نیمی از ایرانیان دچار درجاتی از افسردگی هستند

وبسایت تخصصی پیام سلامت با همکاری سامانه تحقیقات آنلاین بپرسیم، اقدام به تهیه گزارشی در زمینه سلامت روان کاربران ایرانی کرده اند؛ که در این مطلب خلاصه ای از آن را می خوانید و با مراجعه به سایت بپرسیم می توانیم نسخه کامل آن را به صورت فایل PDF دریافت کنید.

در این بررسی میزان افسردگی کاربران و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و سبک زندگی افراد، با استفاده از نظرسنجی های آنلاین انجام شده است.

افسردگی چیست و درجات آن چگونه است؟

طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت سلامتی به معنی برخورداری از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است. در این تعریف سلامت روان یکی از ابعاد سلامتی است که بدون آن رفاه کامل و سلامتی تحقق نمی یابد. سلامت روان مولفه های بسیار زیادی دارد که یکی از آنها نداشتن بیماری روانی است. افسردگی از بیماریهایی است که با احساس غم و غصه و بی انگیزگی و ناامیدی و بی علاقه گی همراه است؛ علائمی که تهدید کننده سلامت روان فرد است. افسردگی اختلالی است که بر طرز فکر، خلق، احساسات، رفتار و سلامت جسمی فرد تأثیر می گذارد. برای اینکه درک درستی از افسردگی داشته باشیم باید آن را بر روی پیوستاری تصور کنیم که شامل نوسانات بهنجار خلقی است؛ یعنی این دیدگاه که فرد یا افسردگی دارد یا ندارد دیدگاه درستی نیست، افراد با توجه به شرایط مختلف ممکن است درجاتی از خلق افسرده را از شدید تا خفیف تجربه کنند. در افسردگی شدید افراد حالات قویتری از افسردگی را دارند؛ ممکن است تمام روز ناراحت باشند، از هیچ کاری لذت نبرند، خواب و اشتهای آنها به طور واضحی به هم بریزد، افکار مرگ را در سر بپرورانند و کارکرد روزانه آنها مختل شود طوری که حتی انگیزه ای برای بیرون رفتن از خانه نداشته باشند. این وضعیت را می توان درجات بالای افسردگی دانست. به همین ترتیب ممکن است افرادی را داشته باشیم که علائم افسردگی رنج و عذاب چشمگیری برای آنها ایجاد نکرده باشد. این افراد اگرچه مشخصا می توانند کارکردهای شغلی خود یا فعالیت های معمول اجتماعی و روابط با دیگران را حفظ کنند اما ممکن است به درجات کمتری احساس غم و غصه داشته باشند و علائق و انگیزه آنها نسبت به گذشته کمتر شده باشد و از افرادی باشند که در طیف متوسط و
خفیف افسرده قرار بگیرند. به طور کلی روان درمانی در افسردگی خفیف و متوسط موثرتر است و برای افسردگی شدیدتر احتمالا نیاز به مصرف داروی ضد افسردگی است. آنچه که اهمیت دارد این است افراد با هر درجهای از افسردگی حتما باید در پی درمان و بازیابی سلامت کامل روان خود باشند.

روش پژوهش

این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیل است. جامعه این پژوهش کاربران اینترنتی بودند؛ و نمونه از میان ۴۰ هزار نفر عضو و با استفاده از جدول نمونه  شارل کوکران انتخاب شدند.
در پژوهش حاضر محقق در پی پاسخ به سئوالات زیر است

  • آیا میزان افسردگی بین زنان و مردان متفاوت است؟
  • آیا میزان افسردگی بین افراد شاغل و بیکار متفاوت است؟
  • آیا میزان افسردگی بین سنین مختلف متفاوت است؟
  • آیا بین میزان افسردگی و سطح تحصیلات رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین میزان افسردگی و مصرف دخانیات رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین میزان افسردگی و ساعات وقتگذرانی در بیرون از خانه رابطه وجود دارد؟
  • آیا بین میزان افسردگی و نحوه و ساعات وقتگذرانی در اینترنت رابطه وجود دارد؟

برای آزمون آنلاین افسردگی تمهیداتی را درنظرگرفتیم تا فقط پرسشنامه هایی را که از اعتبار بالایی برخوردار هستند وارد پژوهش کنیم. به طور مثال اگر زمان پاسخگویی به پرسشنامه از زمان مشخصی کمتر بود فرض را بر این می گذاشتیم که پرسشنامه به دقت پر نشده است و آن را حذف می کردیم.

خلاصه نتیجه ارتباط میزان افسردگی با جنسیت

در زنان:

  • ۱۴.۷ درصد زنان، افسردگی شدید داشتند.
  • ۲۳.۷ درصد زنان افسردگی متوسط داشتند.
  • ۱۶.۶ درصد زنان افسردگی خفیف داشتند.
  • ۴۵ درصد زنان افسرده نبودند.

در مردان:

  • ۵.۶ درصد مردان میزان افسردگی شدید داشتند.
  • ۲۲.۵ درصد مردان افسردگی متوسط داشتند.
  • ۱۷٫۸ درصد مردان افسردگی خفیف داشتند.
  • ۵۴ درصد مردان افسرده نبودند.

ارتباط افسردگی با سن، تحصیلات، اشتغال، مصرف دخانیات، وقت گذرانی در بیرون از خانه، نحوه وقت گذرانی در اینترنت و ساعات وقتن گذرانی در اینترنت، از دیگر مواردی بود که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفت.

نتیجه نهایی

متاسفانه بیشتر پژوهش  های دانشگاهی و علمی صورت گرفته نشان از میزان بالای اختلال های روانی در میان ایرانیان دارد. در این پژوهش همانطور که ملاحظه کردید نتایج قبلی تایید شده و حتی در برخی موارد نتایج محسوس تر از آمارهای قبلی بوده اند. سبک زندگی، به خصوص در کلانشهرها باعث شده است تا مولفه های سلامت روانی در افراد کمرنگ شود و آسیب پذیری نسبت به استرس بیشتر شود. درکنار آسیب پذیری بالا نسبت به استرس، تاب آوری
اجتماعی کاهش یافته و افراد در برابر مسائل و مشکلات از سبک های نامناسب برای حل آنها استفاده می کنند. انواع خشونت ها به خصوص خشونت کلامی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. و ما نمود این خشونت را در جامعه و اخیرا به دلیل دسترسی راحت تر افراد به اینترنت و عوامل تسهیل گر این خشونت بیش از هرجایی در فضای دیجیتال میبینیم. بررسی چرایی و چگونگی این وضعیت در این مقال نمی گنجد و برای دلایل این رفتار و این تغییر باید کارهای زیادی شود، اما آنچه مهم است این آمار بالا و نمود عینی آن در جامعه است که باید چاره ای برای آن اندیشید. داشتن سلامت روان و رفاه اجتماعی از اصلی ترین عوامل شادکامی است و با اطمینان میتوان گفت بدون داشتن اینها نمی توانیم انتظار داشته باشیم تا افسردگی کم باشد. همبستگی بالای افسردگی با بیکاری نشان می دهد که کارآفرینی برای افراد می تواند تا حد زیادی از افسردگی و تبعات آن بکاهد. از سوی دیگر فراهم کردن امکانات تفریحی و سوق دادن افراد به تفریحاتی غیر از پرسه زنی بی هدف در فضای مجازی، تا حدی باعث کاهش این آسیب ها می شود. استفاده نامناسب از اینترنت تا آنجایی اهمیت پیدا کرده است که جامعه شناسان و روانشناسان، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را به عنوان یک آسیب اجتماعی نوپدید برشمردهاند. نتایج این پژوهش تاییدی است بر این نکته و بر همه افراد مسئول لازم است تا برای حل این آسیب ها و کاهش ریسک
فاکتورهای افسردگی از جمله بیکاری اقدامات لازم را انجام دهند.

برای دریافت گزارش کامل بررسی سلامت روان کاربران ایرانی و عوامل تاثیرگذار بر آن، به صفحه گزارش های وبسایت بپرسیم مراجعه کنید.