پرولاکتینوما ؛ علل، روش های تشخیص و روش های درمان

پرولاکتینوما یک تومور خوش خیم غیر سرطانی در غده هیپوفیز است. غده هیپوفیز غده ای است که هورمون پرولاکتین را تولید می کند. پرولاکتینوما شایع ترین نوع تومور هیپوفیز است. علائم پرولاکتینوما توسط هیپرپرولاکتینمی (وجود پرولاکتین بیش از حد در خون) یا فشار وارده از سمت تومور به بافت های اطراف غده هیپوفیز ایجاد می شود.

پرولاکتین باعث تحریک پستان برای تولید شیر در دوران بارداری می شود. پس از زایمان، اگر مادر کودک را با شیر خودش تغذیه نکند، میزان پرولاکتین در بدنش کاهش می یابد. هر بار شیردهی کودک، سطح پرولاکتین را برای حفظ فرایند تولید شیر افزایش می دهد.

با ما تا انتهای این مطلب مجله پیام سلامت همراه شوید تا با علل، روش های تشخیص و روش های درمان پرولاکتینوما بیشتر آشنا شوید.

غده هیپوفیز چیست؟

غده هیپوفیز که گاهی اوقات غده استاد نیز نامیده می شود، نقش مهمی در تنظیم رشد و توسعه، متابولیسم و تولید مثل دارد. این غده پرولاکتین و سایر هورمون های کلیدی را که شامل موارد زیر می شوند تولید می کند.

  • هورمون رشد، که فرایند رشد را تنظیم می کند.
  • آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH)، که غده های فوق کلیوی را برای تولید کورتیزول، هورمون مهم در متابولیسم و پاسخ بدن به استرس، تحریک می کند.
  • تیروتروپین، که سیگنال دهنده به غده تیروئید برای تولید هورمون تیروئید است. همچنین فرایند متابولیسم و رشد را شامل می شود.
  • هورمون جسم زرد و هورمون تحریک کننده فولیکول که تخمک گذاری و تولید استروژن و پروژسترون را در زنان تحریک کرده و موجب تشکیل اسپرم و تولید تستوسترون در مردان می شود.

پرولاکتینوما چقدر شایع است؟

اگر چه وجود تومورهای خوش خیم و کوچک هیپوفیز در افراد عادی نسبتا رایج هستند، اما پرولاکتینوما علامت دار نادر می باشد. پرولاکتینوما اغلب در زنان بیشتر از مردان وجود دارد و به ندرت در کودکان اتفاق می افتد.

علائم پرولاکتینوما چیست؟

در زنان، سطح بالایی از پرولاکتین در خون اغلب باعث ناباروری و تغییرات قاعدگی می شود. در برخی از زنان، وجود میزان زیاد این هورمون در بدن ممکن است دوره های قاعدگی را متوقف کند. در دیگر موارد ممکن است دوره های نامنظم شده یا جریان قاعدگی تغییر کند. زنان باردار یا شیرده ممکن است شروع به تولید شیر کنند. برخی از زنان ممکن است میل جنسی خود را از دست بدهند. این علامت با توجه به خشکی واژن و دردناک شدن رابطه جنسی اجتناب ناپذیر است.

در مردان، شایعترین علامت پرولاکتینوما اختلال نعوظ است. از آنجا که مردان هیچ شاخص قابل اعتمادی مانند تغییرات قاعدگی برای نشان دادن این مشکل ندارند، بسیاری از مردان تا زمانی که سردرد و یا مشکلات بینایی ناشی از افزایش فشار توده بر روی هیپوفیز و اعصاب بینایی نزدیک به آن را تجربه نکنند به پزشک مراجعه نمی کنند. مردان ممکن است به تدریجی عملکرد جنسی و یا میل جنسی خود را از دست بدهند. فقط برخی از مردان متوجه می شوند که در عملکرد جنسی شان مشکل دارند.

چه چیزی باعث پرولاکتینوما می شود؟

علت ایجاد تومورهای هیپوفیز عمدتا ناشناخته است. اکثر تومورهای هیپوفیز اکتسابی هستند. این به این معنی که آنها از والدین به فرزندانشان منتقل نمی شوند.

چه چیزی باعث افزایش پرولاکتین می شود؟

در برخی از افراد، سطح بالای پرولاکتین می تواند به عللی به غیر از پرولاکتینوما رخ دهد.

داروهای تجویزی

ترشح پرولاکتین در هیپوفیز معمولا توسط سرکوب ماده شیمیای در مغز به نام دوپامین ایجاد می شود. داروهایی که اثرات دوپامین را با تخلیه این ماده در مغز متوقف می کنند ممکن است باعث تخریب عملکرد هیپوفیز در ترشح پرولاکتین شوند. این داروها شامل موارد زیر می شوند:

  • داروهای ضد سایکوتیک قدیمی مثل تری فلوپرازین (استلاازین) و هالوپریدول (هالدول)
  • داروهای ضد سایکوتیک جدید مانند ریسپریدون و مولیندن
  • متوکلوپرامید (رجلان)، برای درمان ریفلاکس معده و تهوع ناشی از داروهای خاص سرطان استفاده می شود.

با احتمال کمتر داروهای زیر نیز چنین تاثیری دارند:

  • وراپامیل
  • آلفا متیلداپا
  • رزرپین که برای کنترل فشار خون بالا استفاده می شود

برخی از داروهای ضد افسردگی نیز ممکن است باعث بروز هیپرپرولاکتینمی شوند. اما به تحقیقات بیشتری برای اثبات این ادعا احتیاج داریم.

سایر تومورهای هیپوفیز

سایر تومورهایی که نزدیک به هیپوفیز هستند ممکن است جریان دوپامین مغز به سلول های ترشح کننده پرولاکتین را مسدود کنند. چنین تومورهایی شامل مواردی هستند که باعث ایجاد آکرومگالی (بیماری ناشی از ترشح بیش از حد هورمون رشد می شود) و سندرم کوشینگ (بیماری ناشی از ترشح بیش از حد هورمون کورتیزول است) می شود. دیگر تومورهای هیپوفیز که باعث تولید بیش از حد هورمون نمی شوند نیز ممکن است جریان دوپامین را در مغز مسدود کنند.

کم کاری تیروئید

افزایش سطح پرولاکتین در افراد مبتلا به هیپوتیروئیدی اغلب دیده می شود. هیپوتیروئیدی وضعیتی است که در آن بدن به اندازه کافی هورمون تیروئید تولید نمی کند. پزشکان به طور معمول افراد مبتلا به هیپرپرولاکتینمی را برای تشخیص کم کاری تیروئید مورد آزمایش قرار می دهند.

دستکاری پستان

تحریک نوک پستان نیز می تواند باعث افزایش مقدار پرولاکتین در خون شود. به همین ترتیب، آسیب به دیواره قفسه سینه یا جراحی انجام شده بر روی دیواره قفسه سینه نیز ممکن است باعث ایجاد هیپرپرولاکتینمی شود.

پرولاکتینوما چگونه تشخیص داده می شود؟

پزشک برای تشخیص پرولاکتینوما سطح پرولاکتین خون را در زنانی که علائمی مانند ترشح شیر بدون دلیل از پستان (گالاکتوره) یا قاعدگی های نامنظم و یا ناباروری دارند و در مردانی که مبتلا به اختلال عملکرد جنسی هستند و در موارد نادر شیر ترشح می کنند، آزمایش خواهد کرد. اگر سطح پرولاکتین بالا باشد، پزشک تست تیروئید را تجویز می کند و در مورد سایر بیماری ها و داروهایی که باعث افزایش ترشح پرولاکتین می شود، از بیمار سوالاتی را می پرسد.

پزشک همچنین ممکن است از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) استفاده کند. این آزمایش حساس ترین آزمون برای تشخیص تومورهای هیپوفیز است و اندازه این تومورها را نیز تعیین می کند. اسکن MRI ممکن است به صورت دوره ای تکرار شود تا روند پیشرفت تومور و اثرات درمان ارزیابی شود. توموگرافی کامپیوتری (سی تی اسکن) نیز تصویری از هیپوفیز را نشان می دهد اما دقیق تر از MRI ​​است.

پزشک همچنین به آسیب های وارده به بافت های اطراف نگاهی می کند و آزمایش هایی را که برای تعیین میزان تولید هورمون های دیگر هیپوفیز کاربرد دارند را تجویز می کند. بسته به اندازه تومور، پزشک ممکن است معاینه چشم را با اندازه گیری قدرت بصری بیمار انجام دهد.

پرولاکتینوما چگونه درمان می شود؟

اهداف درمان عبارتند از:

  • بازگرداندن ترشح پرولاکتین به حالت طبیعی
  • کاهش اندازه تومور
  • اصلاح هر گونه اختلالات بصری
  • بازگرداندن عملکرد طبیعی هیپوفیز

در مورد تومورهای بزرگ، تنها دستیابی جزئی به این اهداف ممکن است امکان پذیر باشد.

درمان های پزشکی

از آنجا که دوپامین ماده شیمیایی است که به طور معمول ترشح پرولاکتین را مهار می کند، پزشکان می توانند پرولاکتینوما را با آگونیست های گیرنده دوپامین مانند بروموکریپتین (Parlodel) یا کابرگولین (Dostinex) درمان کنند. آگونیست ها داروهایی هستند که مانند یک ماده طبیعی در بدن به کار می روند. این داروها اندازه تومور را کاهش می دهد و پرولاکتین را در بدن حدود ۸۰ درصد از بیماران به حالت طبیعی بر می گرداند.

هر دو دارو توسط اداره غذا و دارو ایالات متحده برای درمان هیپرپرولاکتینمی تأیید شده است. بروموکریپتین تنها آگونیست دوپامینی است که برای درمان ناباروری مورد تایید قرار گرفته است. این دارو باید طولانی تر از کابرگولین استفاده شود و دارای ایمنی بیشتری است.

تهوع و سرگیجه ممکن است عوارض جانبی بروموکریپتین باشد. برای جلوگیری از این عوارض جانبی، درمان با بروموکریپتین باید به آرامی شروع شود. دوز معمولی که با آن مصرف دارو شروع می شود یک چهارم تا یک دوم از قرص ۲٫۵ میلی گرمی است که در هنگام خواب با یک میان وعده سبک مصرف می شود. دوز به تدریج هر ۳ تا ۷ روز یک بار در صورت نیاز افزایش می یابد و در چند دوز تقسیم شده با وعده های غذایی یا در زمان خواب مصرف می شود. اکثر افراد با مصرف ۷٫۵ میلی گرم از این دارو در روز درمان می شوند. اگرچه برخی افراد هر روز به ۱۵ میلی گرم یا بیشتر از این دارو نیاز دارند. از آنجایی که بروموکریپتین کوتاه اثر است، باید دو بار یا سه بار در روز مصرف شود.

قطع درمان بروموکریپتین بدون مشورت با متخصص غدد درون ریز ممنوع است. هنگامی که دارو قطع شود، سطح پرولاکتین در بیشتر افراد افزایش می یابد. با این حال، در برخی موارد، سطح پرولاکتین طبیعی باقی می ماند. بنابراین پزشک می تواند هر ۲ سال یک بار در صورت نیاز قطع و مصرف دارو را پیشنهاد کند.

کابرگولین یک داروی جدیدتر است که ممکن است در پایین آوردن میزان پرولاکتین و کاهش اندازه تومور موثرتر از بروموکریپتین باشد. کابرگولین همچنین دارای عوارض جانبی کمتری است. کابرگولین گران تر از بروموکریپتین است و در حالی که جدیدتر نیز می باشد. مانند درمان با بروموکریپتین، تهوع و سرگیجه عوارض جانبی است که با مصرف کابرگولین ایجاد می شود. اما در صورتی که درمان به آرامی شروع شود، ممکن است بتوانید از این عوارض اجتناب کنید. دوز شروع ۲۵ میلی گرم دو بار در هفته است. این دوز ممکن است هر ۴ هفته یک بار تغییر کند. مصرف کابرگولین را بدون مشورت با متخصص غدد درون ریز متوقف نکنید.

در افرادی که کابرگولین یا بروموکریپتین را برای درمان بیماری پارکینسون مصرف می کنند به دلیل این که دوز مصرفی برای این بیماری بیش از ۱۰ برابر دوز مصرف برای درمان پرولاکتینوما است ، آسیب به دریچه قلب نیز بیشتر گزارش شده است. موارد نادری از آسیب به دریچه ها قلب در افرادی که دوز کم کابرگولین را برای درمان هیپرپرولاکتینمی مصرف می کنند گزارش شده است. قبل از شروع این دارو، پزشک اکوکاردیوگرام را تجویز می کند. اکوکاردیوگرام یک نوع سونوگرافی از قلب است که دریچه های قلب و عملکرد آن را بررسی می کند.

از آنجا که اطلاعات محدودی در مورد خطرات مصرف کابرگولین در درازمدت وجود دارد، پزشکان معمولا کمترین دوز موثر این دارو را تجویز می کنند و به صورت دوره ای و در صورت نیاز به ادامه درمان، آن را مجددا ارزیابی می کنند. افراد مصرف کننده از کابرگولین که علائم تنگی نفس یا تورم در پاها را دارند، بایستی این علائم را به پزشک خود اطلاع دهند. زیرا این علائم ممکن است نشانه هایی از آسیب به دریچه های قلب باشد.

مطالعات اخیر نشان می دهد که سطح پرولاکتین پس از قطع درمان طولانی مدت با کابروگولین نسبت به قطع متقاطع بروموکریپتین، طبیعی تر باقی خواهد ماند. برای تأیید این یافته ها، تحقیق بیشتری لازم است.

عمل جراحی

جراحی برای برداشتن تمام یا بخشی از تومور تنها زمانی که درمان دارویی قابل تحمل نیست و یا نمی تواند به کاهش سطح پرولاکتین، بازگرداندن تولید این هورمون به حالت طبیعی، بازگرداندن عملکرد هیپوفیز و کاهش اندازه تومور کمک کند استفاده شود. اگر درمان دارویی تنها تا حدی موفقیت آمیز باشد، باید این درمان ادامه یابد، تا احتمال نیاز به جراحی یا اشعه درمانی کمتر شود.

در این عمل اغلب تومور از طریق حفره بینی برداشته می شود. به ندرت در صورتی که تومور بزرگ باشد یا به بافت مغزی نزدیک شده باشد، جراح تومور را از طریق باز کردن جمجمه بر می دارد.

نتایج جراحی بستگی به میزان تومور و پرولاکتین و همچنین مهارت و تجربه جراحی مغز و اعصاب دارد. هر چه سطح پرولاکتین قبل عمل جراحی بالاتر باشد، احتمال عود پرولاکتین سرم پایین تر است. سرم بخشی از خون مورد استفاده در اندازه گیری سطح پرولاکتین است. در بهترین مراکز پزشکی، جراحی درصد پرولاکتین را در حدود ۸۰ درصد از بیماران دارای تومورهای کوچک و پرولاکتین سرم کمتر از ۲۰۰ نانوگرم در هر میلی لیتر (ng / ml) اصلاح می کند.

احتمال استفاده از درمان جراحی برای تومورهای بزرگ کمتر از ۳۰ تا ۴۰ درصد است. حتی در بیمارانی که تومورهای بزرگ دارند و نمی توانند به طور کامل آن را از طریق جراحی خارج کنند، مصرف دارو بعد از جراحی ممکن است بتواند پرولاکتین سرم را به حد نرمال (۲۰ نانوگرم در میلی لیتر یا کمتر) بازگرداند. مطالعات نشان می دهد که با توجه به اندازه تومور و اینکه چه مقدار از آن طی عمل برداشته می شود، شانس عود تومور در ۵ سال آینده ۲۰ تا ۵۰ درصد است.

از آنجا که نتایج جراحی به مهارت و دانش جراح مغز و اعصاب بستگی دارد، بیمار باید از جراح در مورد تعداد عمل هایی که برای حذف تومورهای هیپوفیز انجام داده و موفقیت و عوارض ایجاد شده بر روی بیماران اطلاع کافی کسب کند.

اشعه درمانی

به ندرت، اگر درمان و عمل جراحی به کاهش سطح پرولاکتین کمک نکند، از پرتودرمانی استفاده می شود. بسته به اندازه و محل تومور، تابش در دوزهای پایین در طول دوره ۵ تا ۶ هفته استفاده می شود. پرتودرمانی در حدود ۳۰ درصد از موارد موثر است.